آرشآرش، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

پسر کوچولوی ناز من

ورجک شیطون

خرابکاریهای آقا آرش همچنان ادامه دارد آقا آرش یک روز صبح طبق معمول عادت به کمک کردن به مامان اسپری شیشه پاک کن رو بر میداره و دور از چشم مامان اونقدر به تلویزیون بیچاره می زنه که پنل تلویزیون میسوزه حالا قیمت تعمیرش چقدره 2میلیون و چهارصد هزار تومن بابا امیر هم گفته که یکی دیگه بخریم بهتره . . . دیگه اینکه فردا قراره بریم ساوه و به آرش جون کلی خوش بگذره ...
9 ارديبهشت 1393

خرابکاری آقا آرش

اول از همه سلام سال نو با کلی تاخیر مبارک دیگه اینکه دفعه پیش که داشتم عکس های تولد رو میذاشتم آقا آرش خان زحمت کشیدند تشریف آوردن و یک لیوان شیر شیر رو خالی کردن روی لب تاب و دیگه نصف کیبوردش کار نمی کنه حالا کی دیگه وقت میکنه اون رو ببره  تمعیر الان هم از محل کار می نویسم که معمولا وقت نمیشه از این کارا کرد ترجیحا تا اطلاع ثانوی چیز زیادی نمی تونم بنویسم ( نه اینکه خیلی زیاد می نوشتم ) اماتازه خبر اینکه واسه ایام عید رفتیم شمال ، نور ،خونه ی یکی از دوستای بابا امیر که خیلی خوش گذشت بعدش هم یکی دو روزی من و آرش خان رفتیم ساوه که به اقوام سر بزنیم اما از آرش کوچولو بگم که حسابی مامانی شده همش مامان رو صدا میکنه که پیش...
28 فروردين 1393

تولدت مبارک پسر عزیزم

سلام ببخشید دیر شد آخه این روزا درگیر کارهای عید و خونه تکونی و خرید و آرش جون بودم ولی بلاخره میخوام امروز عکس های تولد آرش جون رو بذارم تم تولد امسال باب اسفنجی بود ولی امسال تولد آرش خلوت تر و کوچیک تر از پارسال بود ... قسمت اول تزیینات                                       ...
21 اسفند 1392

تولد گل پسر ( قسمت دوم )

و اما ادامه ماجرا شام و کیک و تنقلات جشن تولد آرش جون ...  شام متشکل بود از : طبق معمول قورمه سبزی ، باقالی پلو و زرشک پلو با مرغ ، آش شله قلمکار ، فینگر فود یا سینی مزه که شامل کشک بادمجان ، سالاد الویه ، نان پنیر و سبزی ، ناگت مرغ ، کالباس بود ژله خورده شیشه ، ژله تزریقی . . . و مخلفات شامل : لبو ، باقالی ، ذغال لخته ، چیبس ، پفک ،شکلات ...                                                 ...
21 اسفند 1392

لطفا کمکم کنید

دوستان عزیز تولد دو سالگی آرش جون نزدیکه نمیدونم برای شام و مخلفات چیکار کنم لطفا با نظراتتون کمکم کنید یه تولد فراموش نشدنی برای آرش جون بگیرم . . .  
29 بهمن 1392

بیست و سه ماهگیت مبارک

عزیزدلم چشم به هم بزنیم روزها میگذره و تو بزرگتر میشی بیست و سه ماه گذشت پارسال این موقع ها در تب و تاب کارهای تولدت بودم امسال به خواست بابا قراره یه کم خودمونی تر تولد واست بگیریم ولی پسرم الان دیگه معنی تولد رو میفهمی . . .  بهت میگم آرش واسه تولدت چی بگیرم  میگی کیک  میگم آره کیک  می گیرم شمع بذاریم روش  میگی غایه یعنی داغه  بعد فوت میکنی . . . خلاصه حسابی بزرگ و شیرین زبون شدی دیگه کلی واسه خودت حرف می زنی و و سعی میکنی دو سه تا کلمه رو بذاری پیش هم جمله بگی . . . و اما چند کلمه از لغت نامه آرش : شیری : لیمو شیرین  قاچ : قارچ (عاشق قارچ هستی ) شیشه : شیشه و پستونک رو میگی  آی...
12 بهمن 1392

بازم عذرخواهی ...

آرش جونم ببخشید این روزا اوضاع درستی ندارم ببخشید که نمی تونم لحظه لحظه بزرگ شدنت رو به تصویر بکشم امیدوارم زود تر بتونم خودم رو جمع و جور کنم بازم واست بنویسم  ...
23 دی 1392

شب یلدا

یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک! ...
23 دی 1392