آرشآرش، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

پسر کوچولوی ناز من

کهیر

آرشی این چند وقت حسابی مریض بود پسرم تب های شدیدی داشت بردمش بیمارستان یه سری آزمایش خون و ادرار و ... انجام دادیم و آخرش هم کاشف به عمل اومد که کهیر بود... پسرم حسابی بی حال شده بود اینم عکس های آرش تب دار در پارک       ...
9 ارديبهشت 1392

سیزده ماهگی آرش

عزیزم ببخشید که نشد به موقع سیزده ماهگیت رو تبریک بگم آخه مسافرت بودیم پسر عزیزم الان دیگه حسابی شیطون شدی دندون هشتمت هم تو این مدت بیرون اومده الان دیگه خودت تنهایی می تونی از پله و مبل بالا بری بزرگتر از بچه های هم سن خودت رفتار میکنی می تونی اعضای بدنت رو نشون بدی خودت با لیوان آب میخوری وقتی خوراکی یا آب می بینی و میخوای مرتب تکرار میکنی من من من من من ... تا به تو هم بدیم هیچ کابینت و کشو و کمدی از دستای کوچولوی تو در امان نیست حتی تخم مرغ های توی یخچال . . . به مامان در خونه کمک میکنی جارو  میکشی همه جا رو با دستمال تمییز میکنی هر روز صبح که بیدار میشی شیشه های شیرت رو میاری که من بشورم دیگه مهد کودک رو شناختی و...
23 فروردين 1392

عکس های نوروزی

متاسفانه از نوروز امسال عکس های زیادی ندارم که بشه تو وبلاگ گذاشت اما دو سه تاشو میذارم عکس سفره هفت سین بخش NICUبیمارستان که موقع سال تحویل مامان مریم اونجا بود   عکس سفره هفت سین خونه مامان شهناز که بابا امیر و آرش کوچولو اونجا بودن   عکس آرش کوچولو روی صندلی هواپیما برای اولین بار   عکس پلنگ کوچولوی بامزه ی من قفس شیرها با نمای شکم بابا امیر     ...
23 فروردين 1392

اولین مسافرت

امیدوارم تعطیلات به همه خوش گذشته باشه و سال خوبی برای همه باشه . . . اما اوضاع ما در این مدت : هفته اول عید که من شیفت بودم و تهران بودیم و ارش کوچولو کلی عیدی جمع کرد . . . هفته دومم رفتیم مشهد ، در واقع باید بگم برای اولین بار با آرش و بابا امیر رفتیم مسافرت یا بهتر بگم اولین مسافرت متاهلی بود آخه به خاطر تصادف من بعد ازدواج خوابیدن یه ماهه من ، بلیط هامون رو پس دادیم و ماه عسل کنسل شد بعدش هم آرش کوچولو اومد تودلم ،سال قبل هم که آرش نوزاد بود بلاخره قسمت شد که امسال با مامان جون و باباجون بریم مسافرت . . . جای شما خالی خیلی خوش گذشت برخلاف تصورم بابا امیر خیلی خیلی خوش سفر بود و کلی جاهای دیدنی مشهد ما رو برد توی باغ نادر هم لب...
19 فروردين 1392

سال نو مبارک

دوستای عزیز سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم من که امسال سال تحویل شیفتم و پیش آرش کوچولو و باباش نیستم ولی امیدوارم همه ی نی نی ها و مامانا لحظه سال تحویل پیش هم باشند . . . پسر عزیزم:     ...
23 اسفند 1391

سالگرد ازدواج

سه روز دیگه سالگرد عروسی مامان و بابای آرش کوچولوه . . . در واقع یکی از بهترین روزای رندگی من یعنی مامان آرش ...   همسر عزیزم از همین جا پیشاپیش این روز رو بهت تبریک میگم البته بابا امیر زود تر از اینا کادوش رو گرفته اینم عکس کادوها . . .       ...
23 اسفند 1391

اولین عروسی

شازده داماد مامان پنج شنبه هفته گذشته برای اولین بار عروسی رفت و برخلاف همه نی نی های که همش گریه می کنند همش می رقصید و دست دسی میکرد و می خواست نزدیک عروس باشه .  . . نیم ساعت قبل از عروسی و کاسه ماست خالی شده رو سر آرش و بلاخره با تلاش بسیار آرش اماده می شود   ...
23 اسفند 1391

چکاب 12 ماهگی

بلاخره بعد از دو سه هفته تاخیر به علت سرماخوردگی آرش کوچولو ، امروز دیروز آرش رو برای واکسن MMR و اندازه گیری قد و وزن به مرکز بهداشت رفت طفلکی مامان این دفعه دستش اوخ شد البته پسر شجاع من زیاد گریه نکرد ... پسرم حسابی بزرگ شده وزن 5/11 قد 81 بگید ماشالله چشم نخوره انشالله . . .
23 اسفند 1391

و اما بعد از تولد

  تخت آرش پر از بادکنک می شود و اما کادو اول قسمت نقدی آرش حسابی وضعش خوب شده ها ... و اما قسمت اسباب بازی و لباس           ما شین کوچولو کادوی خاله . . .     ...
16 اسفند 1391

کیک انگری و آرش کوچولو

اینم کیک انگری برد پسرم آرش کوچولو روی میز وسط کادو ها آرش جونی و در گیری با کلاه تولد توضیح : لباس انگری آرش جون به سلیقه بابا امیر تهیه شده هم خیلی خوشکله هم راحت، بابایی دستت درد نکنه . . . فشفشه های رنگی شب به این قشنگی . . . آرش خوابالو در حال بریدن کیک با کمک مامان و بابا   ...
16 اسفند 1391